لعنت به تو که احساساتمو به بازی گرفتی...
فراموش کردمت...
هنوزم ميشنم وسرروزانوم ميگيرم گريه ميكنم برات كمي آروم ميگيرم نميشه باتونبود،نميشه ازتو نخوند نميشه حرفي نزد ،نميشه كه بي تو موند منم اينجاروزمين تو، توسقف آسمون نروپشت ابر غم يكمي پيشم بمون آخه تو ماه مني ولي پنهوني ازم ميدونم يدونه اي تو چي ميدوني ازم شبا بيدار وزوزا خيره به عكست اين شده كارم ديگه طاقت ندارم ديم ميخواد يجايي اونور دنياخودمو جا بذارم مرتضي عزيز 2هفته اس كه پركشيدي وتنهامون گذاشتي درآغوش خدايي ،آروم و بدون درد ولي آخه چجور دلت اومد بري وتنهامون بذاري
نظرات شما عزیزان:
بیت-مرتضی
طراح : صـ♥ـدفــ |