لعنت به تو که احساساتمو به بازی گرفتی...

فراموش کردمت...

* یه روزی میرسه بی اختیار عکسامو نگاه میکنی اشک توی چشمات

حلقه میزنه


بعد زیر لب با خودت میگی دلم واسه همه دیوونه بازیات


لوس بودنت قهر کردنات شیطونیاتتنگ شده..


بعد لباستو عوض میکنی


میری یه شاخه گل میخری میای پیشم


.وقتی اومدی پیشم زانو میزنی دستاتو مشت میکنی


میگی لعنتی پاشو .. برگرد.. دیگه نمیتونم بی تو بمونم..


اما فقط با سکوت من مواجه میشی..


از جات پا میشی گل رو میذاری سر خاکم بعد میری..


و باز هم فردا تکرار میشه...!! ..


""ای کاش زود تر از اینها قدر منو میدونستی..""



نظرات شما عزیزان:

AmirHossein
ساعت14:28---3 مهر 1393
لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ..
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ...
لمس کن لحظه هایم را ...
تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم،
لمس کن این با تو نبودنها را.
پاسخ:هی...لایک


AmirHossein
ساعت14:27---3 مهر 1393
سلام.خوبی؟ ممنون که اومدی وبم...وب قشنگی داری...بازم بهم سر بزن...منتظرت هستم
پاسخ:سلام..خواهش ..حتما


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:, ساعت14:16 الهام| |



طراح : صـ♥ـدفــ